صنعت نشر نیازمند یک برنامه حمایتی و ثبات اقتصادی است

ریال نیوز : مدیر انتشارات شادان با اشاره به تاثیر نوسانات صعودی نرخ ارز که منجر به افزایش قیمت کاغذ شد، عدم ثبات اقتصادی را عامل کاهش قدرت خرید در سبد فرهنگی جامعه دانست که عامل تقلیل دغدغه ناشران از چگونگی رعایت قوانین در دریافت مجوز به چگونگی فروش کتاب رسیده است، گفت: تا زمانی که ثبات اقتصادی در معیشت مردم اتفاق نیافتد، باید منتظر عواقب خطرناک دوری جامعه از فرهنگ کتابخوانی باشیم و باید گفت که صنعت نشر، نیازمند سرعت وزارتخانه ارشاد در تدوین یک برنامه حمایتی و ایجاد احساس نیاز برای بالارفتن سرانه مطالعه است.

بهمن رحیمی مدیر انتشارات شادان در یک گفت‌و گوی اختصاصی با ریال نیوز درباره تاثیر نوسانات نرخ ارز بر قیمت کاغذ و اثرات آن بر بازار کتاب، گفت: اولاً به نظرم این کلمه نوسانات را باید اصلاح کنیم، به دلیل این که برداشت اهل آمار و اقتصاد از این موضوع دارند، مربوط به بالا و پایین شدن قیمت ارز است ولی در عمل بالا و پایین‌شدنی را نمی‌بینیم بلکه در آمار سالیانه نرخ صعودی را در مورد نرخ ارز داریم. بنابراین نوسان صرفاً صعودی نرخ ارز که با کاهش هزار تومانی در مقاطع زمانی خاص به صورت نقطه به نقطه و یک ماهه پدیدار می‌شود عملا تاثیری در در این روند نخواهد داشت.

وی با بیان این که دو تاثیر ملموس قیمت افزایشی مستمر و تقریبا غیرقابل پیش‌بینی نرخ ارز بر صنعت نشر داریم، افزود: تاثیر اول بر روی قیمت های کالای تولیدی این صنعت است. یعنی کتابی که به عنوان یک کالای فرهنگی شناخته می‌شود، عملاً از قیمت کاغذ که عمده ترین و تاثیرگذارترین این کالا می‌باشد گرفته تا کسانی مثل صحاف و… که خدمات در این زمینه ارائه می‌دهند همه طبق یک فرهنگ جاافتاده عملا مجبور هستند بر روی حتی خدمات خودشان نه تنها کالایشان، افزایش قیمت را اعمال کنند. بنابراین قسمت اول تاثیرگذار بر روی کالای تولیدی مربوط به بخش تولید آن می باشد.

رحیمی اضافه کرد: به نظر من مهمتر از مورد اول، تاثیری است که بر روی کل جامعه به عنوان مصرف کننده این کالا یا بخش کوچکی از جامعه که هنوز کتاب در سبد مصرفی آنها پیدا می‌شود، می‌گذارد. بدین معنا که آنقدر شرایط اقتصادی با این نوسانات صرفا افزایشی قیمت ارز بر روی زندگی مردم تاثیر می‌گذارد که همان درصد کوچک هم عملا توان خود را بالاجبار بر روی تامین کالاهای اساسی می‌گذارند، نه کتابی که قرار است در زمان آرامش و ثبات بروند سراغش و این کار را انجام بدهند. این دو تاثیر را ما معمولا از ماجرای ارز در باره کالای خودمان می‌بینیم.

آمار بالای سهم تولیدکننده داخلی نتیجه عملکرد ناشران حرفه‌ای است

مدیر انتشارات شادان در پاسخ به سوالی مبنی بر تبعات گرانی کاغذ بر حوزه نشر و چاپ، گفت: اگر بخواهیم به صورت جزئی‌تر به موضوع نگاه بکنیم، نرخ ارز معمولا بر روی قیمت کاغذ و تصمیمات ناشران تاثیر می‌گذارد. در تمام ۸ تا ۱۰ سال اخیر نوسانات در بازار جهانی حدود ۵ تا ۱۰ درصد بوده است که نسبت به نوسانات داخلی ما عدد چشمگیری نیست. عموما در مورد کاغذ تنی هزار دلار با ۵۰ دلار بالا و پایین در بازار جهانی نوسان داریم. عمده‌ترین منبع تولید کاغذ برای کتاب در ایران، منابع خارجی است و ۸۰ درصد کاغذ مورد نیاز کتاب از کاغذهای وارداتی استفاده می‌شود. البته در سال ۱۴۰۱ قرار بر این شد که این سهم در تولیدکنندگان داخلی کاغذ افزایش پیدا بکند که تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است و همان سهم ۸۰ درصدی حفظ شد.

وی ادامه داد: اگر سهم تولیدکننده داخلی در آمار بالا رفته صرفا به خاطر پایین آمدن تولید کتاب به صورت کلی میان ناشرانی است که به صورت حرفه‌ای کار می‌کنند. این ۸۰ درصدی که سهم کاغذ کتاب در واردات است با کوچکترین نوسان ارزی عملا ناشر را به تغییر قیمت‌دادن‌هایی وادار می‌کند که خودش هم راضی به این کار نیست. چرا که می‌داند هر تغییر قیمتی نتیجه‌اش در بازار تا چندماه تاثیر منفی بر فروش کتاب دارد. در نهایت هم تعداد ناشرانی که در این بازار بتوانند دوام بیاورند و از این نوسانات جان سالم به در ببرند به تعداد چند صد نفر رسیده ، شاید ۱۵ یا۲۰ هزار ناشری که اسم آنها را در صنعت نشر داریم.

آینده صنعت نشر با توجه به نوسانات و مشکلات موجود

بهمن رحیمی با اشاره به اینکه حدود ۲۰ هزار جواز نشر صادرشده داریم، اظهار داشت: این بدان معناست که در وزارت ارشاد که ریشه‌بندی صنعت نشر است، اکنون باید ۲۰ هزار واحد صنفی در صنعت نشر که کارشان چاپ کتاب است، وجود داشته باشد. اما با توجه به این ۲۰ هزار جواز نشر در واقعیت وقتی صحبت این می‌شود که کدام ناشری در طول سال حداقل ۴۰ تا ۵۰ عنوان کتاب منتشر می‌کند چه کتاب جدید و چه تجدید چاپ، عملا به آمار شاید ۱۰۰ یا ۲۰۰ نسخه می‌رسیم.

وی افزود: اگر ما دو گروه را از صنعت نشر خارج کنیم اول کسانی که حمایت‌هایی برای تولید و فروش کتاب دارند و دوم ناشرانی که به نوعی مرتبط با آثار درسی و کمک‌درسی هستند، الباقی که از صنعت نشر به عنوان ناشرانی که واقعا کار حرفه‌ای انجام می‌دهند، تعداد اندکی باقی می‌مانند. این تعداد اندک با شرایط فعلی دچار ضعف اقتصادی شدیدی شده‌اند و خیلی از اینها وادار شده‌اند کار نشر خود را به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآورده‌اند. شاید قسمت زیادی از همین مطلب را بشود به این شکل عنوان کرد که اگر ناشری فعالیتی صرفا مبتنی بر نشر و فروش کتاب داشته باشد، اقتصاد این کار آن‌قدر توان و قدرتی ندارد که بتواند در این اوضاع شرایط خود را حفظ بکند.

رحیمی تصریح کرد: شاید برای خیلی از همکاران ما که دارای فعالیت کاری جمع‌وجوری در یک اتاق با یک یا دو نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شاغل، کنار رفتن تا زمان به ثبات رسیدن راحت باشد، ولی کسانی که دارای ۱۰ تا ۲۰ کارمند هستند و ساختمان و هزینه‌هایی در این خصوص انجام داده اند و شاید به آن ۴۰ -۵۰ نفر شاغل به دید خانواده‌هایی نگاه بکنند که وابسته به این کار هستند، توان تعطیل کردن برای ۶ ماه تا بازار به ثبات برسد را ندارد. در این شرایط فشار اصلی بر روی ناشرانی است که به صورت حرفه‌ای و بدون حمایت‌ها مشغول فعالیت هستند.

رشد ۲۰۰ درصدی قیمت کاغذ تنها در ۲ سال

مدیر انتشارات شایان با تاکید بر این که اکثر ناشرانی که به صورت حرفه‌ای کار می‌کنند، موافق آزاد کردن قیمت کاغذ و دست برداشتن دولت از سر قیمت کاغذ بوده‌اند، گفت: ولی با این پیش‌شرط که یک شرایط باثبات در اوضاع و احوال برقرار باشد و اعداد و ارقام در هر سال با شدت و به گونه‌ای جابجا نشود که ناشر مجبور بشود در هر بار بر روی قیمت‌های خود افزایش ۲ تا ۳ برابری اعمال بکند. ناشران از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ رشد ۲۰۰ درصدی قیمت کاغذ و به تبع آن افزایشی نزدیک به ۱۰۰ درصد را در سرویس و خدمات مرتبط با صنعت نشر داشته اند. این بدان معناست که ناشر عملا باید قیمت را دو تا سه برابر افزایش بدهد. ۳ برابری اتفاق نیفتاد ولی ۲ برابر افزایش عملا انجام شد و نتیجه آن فکر می‌کنم برای نمایشگاه امثال مشهود خواهد بود.

وی اضافه کرد: به عنوان مثال؛ اگر در سال ۱۳۹۹ کسی بودجه‌ای را برای خرید کتاب اختصاص می‌داد با توجه به قیمت‌های آن موقع حدود ۲ تا ۳ جلد کتاب خریداری می‌کرد که این عدد در سال ۱۴۰۰ یک کتاب و نیم بوده است. امسال عملا میانگین قیمت برای یک جلد کتاب ۳۰۰ تا ۴۰۰ صفحه‌ای در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان خواهد بود. مشروط بر اینکه ظرف یک تا دو ماه اخیر ناشر به چاپ رسانده باشد وگرنه در نسخه‌های قدیمی‌تر آن‌قدر اختلاف قیمت وجود دارد که این تغییرات قیمتی را در انتشار یک نسخه کتاب از ناشر شاید ببینیم. یعنی ممکن است بر روی میز یک کتاب با تعداد صفحات و مشخصات یکسان با قیمت امسال ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان و با قیمت ۱۳۰ تا ۱۵۰ هزار تومان مربوط به سال گذشته که متناسب با شرایط روز آن‌موقع قیمت‌گذاری شده است، خواهد بود. این اتفاقات همگی دست به دست هم می‌دهد که نتیجه آن رسیدن به شرایط امروز است که صنعت نشر به چنان گرفتاری دچار شده است که اگر همین روند ادامه داشته باشد فقط یک سری جواز نشر ظاهری در کل کار خواهیم داشت.

رحیمی با تاکید بر این که شخصا مخالف تخصیص نرخ ارز هستم، گفت: اما به خاطر اینکه در حال حاضر چون ثبات اقتصادی را شاهد نیستیم و این نوسانات همچنان ادامه دارد، علیرغم میل باطنی راه‌حل را در تکیه ناشران به تخصیص ارز می‌دانم. البته در گذشته ارز نیمایی داده می‌شد و واردات کاغذ صورت می‌گرفت که می‌توانست قسمتی از این بار عدد و رقم ناشران را به دوش بکشد ولی آن هم مدت‌هاست که دیگر اختصاص نمی‌یابد و نتیجه اش این شده که در شرایط بازاری امروز قیمت کاغذ، «بندی» یک میلیون و ۳۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی را برای کتاب شاهد هستیم. چند روز قبل با همکاران صحبت می‌کردم متوجه شدم که صحبت از چاپ کتاب با تیراژ ۶۰ جلد و ۱۰۰ جلد درمیان است تا شرایط عکس‌العمل خریدار و مصرف‌کنند با توجه به علاقه و توان مالی سنجیده شود.

دغدغه ناشران، چگونگی فروش کتاب‌ها است نه ممیزی و مجوز

مدیر انتشارات شایان در پاسخ به این که آیا قوانین فعلی وزارت ارشاد در حوزه نشر نیازمند تغییر است یا خیر، بیان کرد: شاید تا ۷-۸ سال قبل اولین دغدغه ناشران مربوط به قواعدی بود که در وزارتخانه ارشاد درباره کتاب‌ها برقرار بود. چون یک قاعده مشخص و مدون برای ناشرین نبود، بنابراین شاهد مجوز گرفتن کتاب‌هایی بودیم که دارای مشابه یا شاید حتی یک مقدار ترکیب‌شده تر از آن مجوز داده نمی‌شد. ۷-۸ سال پیش دغدغه ناشری مانند من تنها این بود که باید چه مواردی را رعایت کنم تا بتوانم مجوز را دریافت کنم. اما نتیجه شرایط سال‌های اخیر تیراژهای کتاب شده است، برای خود ما ۵ هزار و ۳ هزار و موارد مشابه این بود که واقعا در آن شرایط اقتصادی برای کشوری با این جمعیت عدد بالایی در قیاس با کشورهای مشابه به حساب نمی‌آمد. ولی همان شرایط را به گونه‌ای از دست دادیم – نه صرفا شرایط داخلی که عوامل دیگری در این ماجرا موثر بوده‌اند- که امروز دغدغه اول ناشر، گذران اقتصادی و شرایط اقتصادی و معیشتی موجود برجامعه است، نه اینکه در وزارتخانه چه اتفاقی خواهد افتاد.
وی ادامه داد: آن روزی که دغدغه اول ناشرین مسئله وزارتخانه بود زمانی بود که قابلیت و توان ارائه این کالای تجاری به عنوان یک صنعت فرهنگی با همان تیراژها وجود داشت، اما امروز ناشران دغدغه چگونگی به فروش رساندن کتابی را دارند که زمانی هزار عدد تیراژ داشت و اکنون این رقم به ۶۰ و ۱۰۰ رسیده است. اولویت اول امروز ناشران دغدغه مجوز مربوط به اثر چاپی نیست – با وجود اهمیت این موضوع که شخصا دلیل اصلی نمی‌دانم- ولی بعضی‌ها عنوان می‌کنند که یکی از دلایل کتاب نخواندن از تصوری است که از ممیزی این کتاب‌ها دارند درصورتی که آن ممیزی در درجه دوم اهمیت این مسئله قرار می‌گیرد. وزارتخانه نیازمند یک تدوین محکمی است که در تمام این سال‌ها انجام نشده و ناشران با ذهنیت‌های خودشان و تجربه دیگران را به عنوان قاعده و سنت می‌شناسند. همانطور که در بریتانیا قانون اساسی آن بر اساس سنت رخ داده، شکل گرفته است ما نیز بر اساس اتفاقات رخ داده در تمام این سال‌ها یاد گرفته‌ایم که چه چیزهایی می‌تواند حساسیت‌زا و مانع مجوز گرفتن یا اصلاح و تایید شدن بشود. هرچند که در اصل قضیه نگاه بکنیم این است که این ممیزی در کشورهای دیگر با روش‌های دیگر قابل رفع است و نیازی به این نیست که یک نفر بنشیند و تصمیم بگیرد. چرا که این موارد می‌تواند در واقع تاثیر منفی بر روی یک جامعه بگذارد و مانع منتشر شدن یک کتاب بشود.

نیازمند ثبات اقتصادی در همه زمینه‌ها هستیم

بهمن رحیمی ضربه‌های خطرناک و غیرقابل جبران عدم ثبات اقتصادی را در همه زمینه‌ها یادآور شد و تاکید کرد: تصور بنده بر این است که نه به عنوان مسئله کاغذ بلکه وقتی کلیه مسائل اقتصادی را که دنبال می‌کنیم، متوجه می‌شویم که در بسیاری از زمینه‌ها این مسئله وجود دارد. از دغدغه‌های موجود در صنعت خودرو از خودروساز و واردات خودرو گرفته تا صنعت ساختمان و مسکن و … این عدم ثبات عواقب جبران‌ناپذیری دارد. شاید در تقسیم‌بندی کالاهای اساسی، نیمه‌اساسی و غیرضرور که جزو طبقه اول و دوم نیازهای جامعه ما هستند، این مشکلات عدم ثبات و بلاتکلیفی وجود دارد. این شوک‌های ناگهانی که افراد را به یک دفعه در صنعت و کار خودشان برهم می‌ریزد در صنعت نشر هم وجود دارد، صنعتی که دیگر کتاب با توجه به شرایط سال‌های اخیر از اولویت‌های حتی سرگرم‌کننده هم فاصله گرفته و دور شده است و مواردی مانند شبکه‌های اجتماعی جایگزین آن شده است.

وی ثبات اقتصادی را در تسریع برنامه‌ریزی برای ناشر تاثیرگذار دانست و افزود: اگر ثبات اقتصادی وجود داشته باشد، ناشر می‌تواند برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلندمدتی انجام دهد که حتی با همین کاغذ قیمت‌های نجومی هم کار را ادامه بدهد. در همه این سال‌ها و نوسانات عجیب و غریبی که وجود داشته ناشرانی بوده‌اند که توانسته‌اند با همین شرایط و با تکیه بر همین کار صنعت خود را سرپا نگه دارند، ولی همان‌ها هم ضربه‌هایی می‌خورند که حتی برنامه‌ریزی کردن بر روی شرایط فعلی و تطبیق خودشان با شرایط فعلی دوماه بیشتر دوام نمی‌آورد و شوک‌های بعدی به اینها سبب می‌شود که به سمت و سویی بروند که هیچ‌کدام از فکر و ایده و برنامه‌ها قابل اجرا نخواهد بود.

ناشران مجبور به برون‌سپاری یا تقلیل کار خود شده‌اند

مدیر انتشارات شادان با اشاره به عدد ۱۰۰ تا ۲۰۰ ناشری که در ابتدای گفت‌وگو مطرح کرد، گفت: این تعداد با همان پیش‌فرضی که ذکر شد صحیح می‌باشد، یعنی ناشرانی که حمایت ندارند و ناشرانی که در گروه کتاب‌های درسی و کمک‌درسی نیستند، اگر این دوگروه را از ناشران خارج بکنیم عملا تعداد ناشرانی که واقعا بدون اتکا به این موارد فعالیت می‌کنند شاید یک درصد از ۲۰ هزار ناشر خواهند بود. در خصوص اشتغالزایی تقریبا قسمت عمده‌ای از ناشران به نوعی فعالیت خودشان را به تبع شرایط اقتصادی محدودتر کرده‌اند یا قسمت عمده‌ فعالیت خود را با توجه به شرایط، برون‌سپاری کرده‌اند و عملا به سمت و سویی رفته‌اند که اگر ۲۰ نفر نیرو داشته‌اند به مرور مجبور به تعدیل نیرو شده‌اند تا بتوانند این مسیر را ادامه بدهند. گروهی دیگر از ناشران هستند که وقتی هزینه‌زایی به قدری بالا بوده که اگر در ۱۰ سال پیش برای انتشار ۱۰۰ عنوان کتاب در طول یکسال قسمت‌هایی را در مجموعه خود انجام می‌دادند، اکنون عملا مقرون به صرفه نیست و مجبور شده‌اند به صورت محول کردن کار برون‌سپاری بکنند.

وی اضافه کرد: در دهه ۸۰ شرایط نسبتا باثبات‌تری را از لحاظ نشر دیجیتال کتاب تجربه می‌کردیم. بدین صورت که ناشران خودشان برای خرید دستگاه‌های چاپ دیجیتالی که تازه در دهه ۸۰ وارد ایران می‌شد، اقدام می‌کردند و با توجه به این که فضای زیادی برای این کار نیاز نداشت، ناشر این قدر به شرایط روز امیدوار بود که بخش جدیدی را برای کاهش هزینه‌های تولید خود راه‌اندازی می‌کرد و حتی در بعضی موارد به این سمت می‌رفت که خود ناشر تولیدکننده کارهای خود نبود. اما به مرور، خیلی از ناشرانی که این کار را شروع کردند پس از چند سال یا دستگاه‌ها را فروختند و یا خودشان در صنعت چاپ ورود کرده و کار دیگران را برای چاپ دیجیتال دریافت می‌کردند. نوسانات در قسمت نفرات شاغل در این بازار کار در ۱۰-۱۵ سال گذشته هم تاثیر گذاشت و صنایع مرتبط با این صنعت هم دچار تحولات و تغییراتی شد. حتی کسانی که چاپ کتاب با دستگاه‌های افست انجام می‌دادند، مشتریان خود را به دلیل پایین‌آمدن تیراژها و بالارفتن هزینه ها از دست دادند و دستگاه‌های چاپ خطی آنها یا باید کارهای متفرقه چاپ انجام می‌دادند و یا این گروه بیکار می‌ماندند.

وضعیت فروش نشر دیجیتال در ایران و جهان

بهمن رحیمی با اشاره به انتشار مقاله سال ۲۰۲۱ در خصوص نشر دیجیتال به مفهوم کتاب‌های الکترونیک، سهم کتاب‌های الکترونیک در بازار کشورهای نسبتا پیشرفته را که ۵ تا ۱۰ درصد را شامل می‌شد و رشد بسیار خوبی از دهه اول سال ۲۰۰۰ داشتند، گفت: مثلا در یک کشوری مانند آمریکا آمار سهم ۲۰۰ هزار دلاری e-book‌های آن عددی بسیار خوب بود و این رشد هم نشان‌دهنده جدا شدن از وابستگی کامل به کاغذ بود. در رتبه‌های بعدی کشورهای انگلستان و فرانسه وجود دارد، حتی برای من جالب بود که کشور چین هم سهم خوبی در این زمینه برای خود به دست آورده است. در کشور ایران سهم ۲ تا ۳ درصدی را می‌بینیم و سال‌ها این عدد تکرار می‌شود . شاید قسمت عمده‌ای از این سهم مربوط به ضعیف‌تر شدن کتاب‌های کاغذی است. اگر اعداد ما هم در زمینه سهم کتاب‌های الکترونیک به رقم ۵ درصدی می‌رسید، نتیجه خوب و ارزشمند را به دنبال داشت. شاید حرفی که بسیاری در مورد کتاب می‌زنند، درست باشد. این عده می‌گویند؛ اگر قیمت کتاب ارزانتر بود شاید سرانه مطالعه در کشور بالا می‌رفت. کتاب‌های الکترونیک با حذف بسیاری از هزینه‌های تولید این قابلیت را دارند که کتاب هزار تومانی را با تبدیل شدن به e-book با ۵۰ درصد قیمت خریداری بکنیم. قسمت هزینه‌های کاغذی تولید حذف می‌شود و کسانی که گرانی کتاب را دلیل مطالعه نکردن می‌دانند شاید به سمت کتاب‌های الکترونیکی گرایش پیدا بکنند.

وی افزود: در عمل سرانه اختصاص یافته به کتاب‌های الکترونیک در کشور خودمان هم خیلی بالا نرفته و برخی دلیل این امر را عدم ایجاد حس کتابخوانی عنوان می‌کنند. به نظر من این موضوع درست نیست، بلکه شاید عدم نیاز به کتابخوانی در جامعه ما دلیل اصلی است. تا وقتی این حس نیاز به کتاب و اینکه در کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تاثیری بر روند زندگی ما دارد را پیدا نکنیم، همین موضوع خواهد بود. به قول اهل اقتصاد باید هرچیزی قابلیت تبدیل‌شدن به پول را داشته باشد. یعنی اگر وقتی می‌گوییم من کتاب می‌خوانم این حس را هم داشته باشیم که علاوه بر تمام دلایلی که بر کتابخوانی اعم از آگاهی و لذت بردن و… است باید یک دید اقتصادی هم وجود داشته باشد. بدین معنا که هر کتابی که می‌خوانیم از امروز تا سال‌های بعد یک روزی برای ما یا ممانعت از یک ضرر مالی می‌کند و یا سود مالی به دنبال خواهد داشت. اگر این حس وجود داشته باشد که آگاهی حاصل از کتاب، نتیجه‌اش چنین اتفاقی است، آن‌وقت به یک عدد ریالی تبدیل خواهد شد.

احساس نیاز عامل بالارفتن سرانه مطالعه
مدیر انتشارات شادان در پایان یادآور شد: همانطور که بسیاری ورود به برخی از رشته‌های دانشگاهی را به خاطر درآمد خوب آن مدنظر قرار می‌دهند، حس اقتصادی یا ممانعت از شکست‌ها و صدمات در زندگی را می‌توان از طریق آگاهی در اثر خواندن کتاب به دست آورد. اگر این حس وجود داشته باشد، کتاب‌های الکترونیکی می‌تواند آن سهم عددی و گرانی قیمت کاغذ را جبران کند. در این ۴۰ تا ۵۰ سال بارها شنیدیم کسانی با وجود داشتن تحصیلات عالیه کتاب نمی‌خوانند و وقتی هم که سوال می‌کنیم از گرانی کتاب می‌گویند. در این خصوص، یک قیاس جالب در مورد مصرف پروتئین جامعه ایرانی از دهه ۵۰ تا سال ۱۴۰۰ وجود دارد. در سال‌های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ میانگین قیمت کتاب منتشر شده در جامعه ۳۵ میلیونی با ۴۰ تا ۵۰ درصد باسواد آن موقع، معادل یک و چهار دهم کیلو گوشت بوده است، در حالی که میانگین قیمت کتاب منتشر شده ما در حال حاضر معادل ۵۰۰ تا ۶۰۰ گرم گوشت است. یعنی هر چقدر موارد مصرفی مثل پروتئین ده برابر یا صد برابر شده کتاب یک دوم یا یک سوم نسبت به رشد قیمتی کالاهای اساسی افزایش داشته است. پس گران شدن کتاب نسبت به موارد مطروحه افزایش چندانی نداشته است، بلکه آن احساس نیاز باید برای کتابخوانی و بالارفتن سرانه مطالعه افزایش یابد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + 19 =

دکمه بازگشت به بالا